یاسیاس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

یاس جیگر مامان و بابا

مامان به اداره می رود

سلام نفسم دو روزه که مرخصی مامان تموم شده و مجبوره شما رو تنها بذاره و به اداره بره. اما همش دلش پیش تو نفسم. تو اداره همش دلتنگت میشم و وقتی برمیگردم خونه انقدر میبوسمت و سیر نمیشم. عزیزم راستی اسم شما رو توی ماهنامه اداره مامانی در قسمت شکوفه های زندگی( اسم نی نی های تازه متولد شده همکارا) چاپ کردن و همکار مهربون مامانی یه جلد ماهنامه رو به ما هدیه داد تا واسه دخترم یادگاری نگهداریم. یاس قهرمان و مستقل: ماهنامه اداره مامانی که اسم دختر قشنگم توش چاپ شده: اینم موش کوچولوی ما بعد از حمام که (عافیت باشه مامانی)یه کوچولو سرما خورده: ...
5 مرداد 1391

اولین ماه رمضان یاس

نفسم سلام به روی ماهت این اولین ماه رمضان که تو فرشته کوچکم پیش ما هستی.  بخاطر این نعمت بزرگ (وجود نازنینت) خدا رو هزاران بار شکر میکنیم. ...
2 مرداد 1391

اولین مسافرت یاس خوشگله

سلام دختر قشنگ مامان امروز بیست و هشتم تیرماه شما به اتفاق من و بابایی و مادرجون بالاخره از اولین مسافرتت به خونه برگشتی. ما دو روز در مشهد دو روز در گرگان و یک روز رو در تهران و بقیه ش هم توی مسیر  گذروندیم. خیلی خوش گذشت. خدا رو شکر همگی توی سفر سالم و شاد بودیم. فقط چون اولین مسافرت دختر کوچولوی قشنگم بود و شهر ما هوای گرمی داره مامانی حسابی شما رو می پوشوند تا یه وقت خدای نکرده با تغییر دما مریض نشی ، چون عزیزدلم نی نی ها تا قبل از 6ماهگی نمیتونند با دمای محیط خودشون رو تطابق بدن و مامانا باید حواسشون جمع باشه. یاسی توی قطار (سر وصدای قطار کمی خوابیدن رو برات مشکل میکرد عزیزم): یاسی نزدیک حرم امام هشتم( حر...
29 تير 1391

تولد مهدیار جیگر م پسر دایی یاس خوشگله

سلام سلام به قند عسل مامان و باباش مامانی ببخشید که دیر آپ کردم آخه کمی سرم شلوغ بود. چهارشنبه قبل تولد یک سالگی مهدیار عزیزم پسر دایی نازت بود . خیلی به همه مون خوش گذشت دایی و زن دایی کلی زحمت کشیده بودن (بوس واسه دوتاییشون) دخترم هم مثه خانوما آروم بود و فقط چون خسته شده بود یه کوچولو گریه کرد. امروز هم مامان با جیگرش یاس دوتایی یه سر رفتن اداره . اونجا همکارای مهربون مامانی از دیدن دختر قشنگم ذوق کرده بودن و خلاصه کلی با موبایلها  از شما عکس گرفته شد. دخترم قربونت برم که عاشق کامپیوتر و لوازم جانبیش هستی .تو اداره میخواستی به پرینتر حمله کنی که مامان سریعا جلوتو گرفت راستی ایشالا اگه خدا بخواد پس فردا میریم مسافرت من و تو...
18 تير 1391

هندونه شیرین

سلام به روی ماه دخمل خوشگل مامان جیگرم حدس بزن این تصویر چیه؟ . . . چه میشه کرد هندونه شیرین ما هوس کرده دوربین رو  نوش جان کنهههه ا ی جاااااااااااااااااااان نوش جونت مامانیییی ...
18 تير 1391

مهمونی پنج ماهگی نفسم یاس

سلام به روی ماه یاس جیگر مامان و بابا دخترم ما دیشب به مناسبت پنجمین ماه تولد تو یه مهمونی گرفتیم . به همگی خیلی خوش گذشت. ایشالا همیشه شادی توی دلها و خنده روی لبهای همه آدما باشه.راستی مسابقه بامزه ترین جوک و مشاعره هم داشتیم که تو اولی خاله سمانه و زن دایی و خاله صدیقه و مسابقه دوم خان دایی و خاله صدیقه برنده شدن(همراه با جوایز نقدی ) را ستی خاله جون هم واسمون میوه آرایی کرده بود که متاسفانه یادمون رفت ازش عکس بندازیم ( دست خاله جون درد نکنه.بوووووس) اینم کادوهای یاس قشنگ مامان و باباش( مرسی از همگی. بوووس واسه همه شون):   ...
11 تير 1391