سالگرد تولد یاس قشنگم
سلام سلام هزار تا سلام به روی ماهت نفسم مامان رو بخاطر تاخیر بیش از یک ماه ببخش. کلی اتفاق تو این مدت افتاده. عقدکنان خاله نجمه و دایی امیر( امیر آقا دوس داره دایی صداش کنی مامانی) و جشن تولد یک سالگی جوجوی مامانش که بخاطر مسافرت دایی امید با شش روز تاخیر برگزار شد. خوشگل خانوم یک ساله شدی جیگرم. ویژگیهای جوجوی یه ساله عبارت از: 5 عدد مروارید سپید خوشمل داری - چند قدم راه میری- کلمه هایی مثه: بابا ،مامان، دایی،عمه، اله(همون خاله)ووو رو بلدی بگی-موهای قشنگت بلندتر شده مخصوصا پشت سر-یه کوچولو میرقصی و اون دستای نازت رو میچرخونی(بوووس) ووو.... ما مراسم سالگرد تولدت رو روز پنجشنبه دوازدهم بهمن برگزار کردیم(علت تاخیر ذکر شد...
نویسنده :
مامان یاس
1:53
یاسی به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ مامان میرود
سلام عزیز دلممممم پریروز جمعه 24 آذرماه شما به همراه بقیه اعضای خانواده به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ مامان رفتی. چقدر اونا از دیدن تو خوشحال شدن. شما یه عالمه شیطونی کردی . از بزغاله های کوچولو خیلی خوشت اومد و هی با صدای بلند میخندیدی.هوای اونجا سرد بود . یاسی تو حیاط پدربزرگ اینا کنار گلی که خاله نجمه کاشته : یاسی در راه برگشت به خونه (سوار آرش-اسم ماشینمون آرشه مامان چون آرش سیستم روش نصبه-) قربون لبخندت برم با اون موهای پریشونت: ...
نویسنده :
مامان یاس
19:45
جوجوی مامانش یازده ماهه شد
سلام به روی ماه جوجوی قشنگه مامانش اول عذرخواهی میکنم که نتونستم زودتر بیام و یازده ماهگیت رو تبریک بگم نفسم چون این روزها روزهای خیلی سختی واسمون بوده و شما مریض شدی مامانی. تب داشتی و بیحالی و کم اشتهایی. البته خدا رو شکر کم کم داری بهتر میشی. همه نگران تو هستن مخصوصا مادرجون مهربونت که واسه تو گریه کرد و همش دعا میکنن زودی خوب شی. اما من به تو ایمان دارم. دختر قوی مامانش ویروسای کوچولو رو شکست میده.(ایشالا) عزیزم دیر شده اما یازده ماهگیت مبارک. از کناره تو بودن احساس شادیه بی اندازه ای میکنم. خدا خیلی دوسمون داشته که فرشته کوچولوی قشنگی مثه تو رو امانت دستمون داد. ممنون خدای مهربونم. راستی این روزا نتونستم عکس جدید ازت بندازم ....
نویسنده :
مامان یاس
19:36
اولین شب یلدای نفسم یاس
سلام سلام خانم خوشگله پریشب اولین شب یلدایی بود که تو فرشته کوچولو پیش ما هستی . خدا را شکر میکنیم بخاطر وجود نازنینت مامانی. شب یلدا همگی خونه خودمون مهمون بودن.مادرجون ،خاله ها،دایی ها . شام بابایی مهربون واسمون جوجه کباب درست کرد. خاله جون هم با ژله هنرنمایی کرد و برشهای کوچولوی بشکل هندونه آماده کرد.خیلی به همه مون خوش گذشت.شما و مهدیار هم گل مجلس بودین.مسابقه پانتومیم هم داشتیم (با پانتومیم کارتونهای قدیمی رو بازی میکردی و هم گروهیت باید اسم کارتون رو میگفت) که گروه دایی امید و بابایی برنده شدن.(همراه با جوایز نقدی) گزارش به روایت تصویر در ادامه مطلببببببببببببببب: جوجه کباب خوشمزه(دست بابایی درد نکنه): ژله های خو...
نویسنده :
مامان یاس
20:28
مروارید سپید سوم رویت شد
سلام عزیز دلمممممممممممممم یه خبر فوری : سومین مروارید سپید رویت شد.بالا سمت چپ. راستی مدت زمان ایستادنت هم بیشتر شده . قربون عسلم برممممممممممم ...
نویسنده :
مامان یاس
21:17
پاییز
پاییزه و پاییزه برگ درخت میریزه هوا شده کمی سرد روی زمین پر از برگ ...
نویسنده :
مامان یاس
0:04
یاسی ده ماهه شد
اولین ماه محرم
یاسی در مراسم طفل شیرخواره(علی اصغر) روز جمعه قبل از تاسوعا ...
نویسنده :
مامان یاس
12:31
آش دندونی
سلام نفسم امروز اولین روز اولین ماه محرم توست عزیزم. پارسال محرم تو دل مامانی بودی جیگرم. پریروز برای انجام کاری به خارج از شهر رفتیم .من و تو و بابایی. هوا عالی بود و همه جا سرسبز. دیروز هم واسه دختر عزیزم آش دندونی پختیم و جالبه که امروز دومین مروارید سپید رویت شددددددددددددد.دست مادر جون و بابایی و خاله جونی ها درد نکنه.همگی خیلی بابت پختن و تقسیم آش زحمت کشیدن.بووس ...
نویسنده :
مامان یاس
23:26